آقای غریبم
یک روز می افتد؛
آن اتفاق خوب را میگویم…
من به افتادنی که بر خاستن اوست ایمان دارم؛
هر لحظه هر روز هر جمعه…
یک روز می افتد؛
آن اتفاق خوب را میگویم…
من به افتادنی که بر خاستن اوست ایمان دارم؛
هر لحظه هر روز هر جمعه…
هر چند کمی فرج تمنا کردیم
آقا ز سر خویش تو را وا کردیم
شرمنده ولی خلاصه تر می گوییم
با واژه انتظار بد تا کردیم
امروز جمعه نیست…
“اقای" من…
قرار نیست که فقط غروب های"پنجشنبه"تا غروب “جمعه”
سراغت را بگیریم …
قرار نیست فقط “جمعه ها “انتظار “ظهورت “را بکشیم…
آری…
“شنبه “هم میشود از” دوریت “ناله سر داد…
“یکشنبه “هم میشود"انتظارت” را کشید…
“دوشنبه"هم میشود دنبال"گمشده” گشت…
“سه شنبه” هم میشود با “آقا ” درد و دل کرد …
“چهار شنبه” هم میشود به خاطر “آقا “گناه نکرد…
یابن الحسن
دوریت “درد “بی “درمان “است
ای “پسر فاطمه”
در تقويم انتظار، همه فصل ها از عطر بهاري مهدي (عج) متبرک است.
نوروز منتظران روزي است که از شب نيمه شعبان آغاز مي شود.
انتظار، فاصله اي است ميان دو جمعه: جمعه ولادت و جمعه ظهور.
بهار، همه طراوتش را مديون يک گل است: گل زيباي نرگس.
اگر سختي زمستان غيبت نبود، شوق آمدن بهار عدالت معنا نداشت.
خانه تکاني، رسم قديمي همه منتظران بهار است. بهارِ مهدي (عج) از راه مي رسد، خانه تکاني دل ها را فراموش نکنيم.
بهترين هديه اي که مي توان براي گلدان شکسته قلب منتظران خريد، يک شاخه گل نرگس است.
جمعه ها کافي نيست، هر روز سهمي را به امام زمان(عج) اختصاص بدهيم.
منتظران واقعي به اشک و آه و دعا اکتفا نمي کنند.
نيمه هاي شعبان مي آيند و مي روند، حيف است اگر فقط با نقل و مشکلات و شيريني برگزارش کنيم.
کم لطفي مهمان است بر سرِ سفره بنشيند و صاحبخانه را نشناسد، حتي اگر او را نبيند.
امام زمان (عج) بيشتر از آن به گردن شيعه حق دارند که فقط نيمه هاي شعبان به يادشان بيفتيم.
اگر خورشيد از چشم ما پنهان مانده است، تقصير ابرها نيست، چشمان ما باران نخورده است.
حتي اگر امام از چشم ما غايب باشد، باز هم ما از چشم او غايب نيستيم.
اي کاش روزهاي »غفلات« ما از شب هاي »غيبت« او طولاني تر نبود.
مبادا فقط وقتي همه درها به رويمان بسته شد، درِ خانه امام زمان (عج) را بزنيم.
مکه با همه »صفا«يي که دارد، بي گل روي مهدي (عج) بي»صفا« است.
هر دستي در آرزوي بوسيدن حجرالاسود است، حجرالاسود در آرزوي بوسيدن دست مهدي (عج) است.
منتظرتر از امام زمان (عج) سراغ داريم؟ 1167 سال در انتظار!
دلنشين ترين اشعار در ديوان انتظار، سروده دل سپرده ترين شاعران است، آنها که دل به حضرت مهدي (عج) سپرده اند.
نمازِ هيچ مأمومي بي امام اقامه نمي شود، ما چند رکعت را به امام خويش اقتدا کرده ايم؟
دير و زودش مصلحت است، امّا هيچ عريضه اي بي جواب نمي ماند.
میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت
میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت
عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود
میرسد روزی که با حال بکا می بینمت
میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و
در کنار خانه ی امن خدا می بینمت
آقا اجازه! اين دو سه خط را خودت بخوان!
ديگر نمي دهد به دلم روي خوش نشان!
قصدم گلايه نيست، اجازه! نه به خدا
اصلا به اين نوشته بگوييد «دلنوشته های راد »
اهل بهشت يا که جهنم؟ خودت بگو!
آقا اجازه!